نماز ، نیاز به درگاه بی نیاز
- واژهشناسي
واژه نماز به «معناي خمشدن ، سرفرودآوري براي تعظیم ، سجده » است (معین ، 1382 :1238: ) در جای دیگر نماز به معنای «پرستش ، نیاز ، سجود ، بندگی و اطاعت یکی از فرایض دین و عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که پنج بار در شبانه روز به جا می آورند » (عمید ، 1389 :1030» نماز که در عربی صلوه گفته می شود
- نماز از دیدگاه مولانا
مـولوی دربـاره فـهم معانی نماز و بيرون كشيدن اسرار آن و رعايت طمانينه و تعظيم در نماز میگويد:
در نماز اين خوش اشارتها ببين تا بداني کين بخواهد شد يقين
بچه بيرون آر از بيضه نماز سر مزن چو مرغ بيتعظيم و ساز
بـنـدهای كـه بـه نـماز ايستاده است و دلش سراسر گناه و غفلت است و خدا را نمیبـيند ، حتی مخاطب خود را فراموش كرده است و زبان را از روی عادت، حركت میدهد، عملش چه اندازه از حقيقت نماز، دور است ؟
- شیخ عطار در اسرارنامه راجع به نماز این افراد چنین می فرماید :
نياری از نماز خود چنان ياد نماز تو به شهر كافران باد
نيايى در نماز الا به صد كار حساب ده كنی و كار بازار
چو گربه روی شويی بعد از آن زود زنی باری روی سر بر زمين زود
نـظـاره میكـنـی از بیقـراری زمـانـی دل در و حاضر نداری
نمازی نغز بگزاری و تازه سبكتر از نماز بر جنازه
غمت آن لحظه بیاندازه افتد كه آن دم كيكت اندر پازه افتد
چو بگزاری نماز خود بمردی ندانی تا چه خواندی يا چه كردی
اگر اين خود نماز است ای سبك دل گـران جـانی مـكـن ايـنـت خـنـك دل
تو دانی كاين نماز نانمازی به ريشت در خور است تا كی زبازی. (شيخ عطار اسرارنامه)